درد دل و حرفهای خودمونی...
درد دل و حرفهای خودمونی...
باز هم خاطره ها مرا ویران میکنند
خاطره هائی که شاید هرگز وجود نداشتند
و من
تنها خیالشان میکنم
گاهی
حرف هائی که میزنم
فکر هائی که میکنم
حتی ارزو هایم
همه و همه
به قدری واقعی جلوه میکنند که گوئی اتفاق افتاده اند
میترسم از خاطره هائی که هرگز اتفاق نیوفتاده اند
و آنها
بارها و بارها
آنقدر تکرار میشوند
که گاهی
باورم میشود که
روزی من نقش اول فیلم هایی بودم که در ذهنم میبینم
من
کارگردان
چهره پرداز
و یا حتی
با جیب خالی
تهیه کننده آنم
و تنها مشتری نشسته بر مبلمان قرمز مخملی سینمای خانگی ام
راستی؛
هزینه بلیط این فیلم را چه کسی داده است؟؟؟
ت.ساحل
ساحل
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1392 ساعت 12:37 ب.ظ