کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

به یاد مادر!!!

دری را میبینم در دور دست ها...
تنها...
نه چندان غمگین
در روز مادر
تازه از مزار باز گشته است
دخترک منتظر پدر....
بلندگوی کاغذی در دست.....
پدر...بیا شام....

و خاطره مادر همراه یک شمع بر روی طاقچه
هنوز هم شمعدانی ها لبخند به لب دارند
پدر هست

ت.ساحل

تقدیم به همه پدر هائی که جای مادر رو هم گرفتند
روز عاشقی مبارک

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد