ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
احساس مبالغه امیز یک جانبه نسبت به یک نفر از میان شش میلیارد انسان در کره زمین را (( عشق )) می گویند . علامت های این نوع افراطی دوست داشتن چنین است :
1- افسردگی : عشاق تمام روز و شب گریه می کنند .
از یک عاشق می پرسیم :
(( کسی مرده)) می گوید : (( نخیر هنوز نمرده )) ! می پرسیم : کی ؟ جواب نمی دهد . خواب و خوراک ندارد " خلق تنگ و حال افسرده دارد .
2- گیجی : گیجی به اندازه ای است که با او حرف می زنیم نمی فهمد .
هیچ اسمی را جز اسم معشوق نمی شنود .
یک نفر را زیر ذره بین گذاشته و از زندگی چیز دیگری نمی فهمد .
با او حرف می زنیم " درد دل می گوییم " از زندگی " از گرفتاریها " از بدبختیها می گوییم " می بینیم متوجه نیست " می پرسیم
: (( می فهمی )) ؟ بعد از کمی مکث سر از زانوی غم بر می دارد و با چشمانی خسته " سرخگون و اشک الود در حالی که به دور دست می نگرد اهی می کشد و می گوید ... امروز هم تلفن نکرد !
3 – توهم کاذب : علامت دیگر عشق شنیدن صداهای غیر واقعی مبهم است .
مثلا عاشق در اتاق خودش نشسته و تنهاست " انگار صدایی در گوش خود می شنود که صدای او است یا لحظاتی از خود بی خود می شود و با خودش صحبت می کند .
4- عدم تعادل جسمانی : در تمام مدت حضور این احساس " قلب " بسیار تندتر از معمول می زند . عاشقان را ندیده اید ؟ لاغر و پژمرده ! رنگ چهره زرد " گونه ها بی جان " خشک و فرورفته .
نکته جالب و تا اندازه ای تاثرانگیز و توجه طلب این است که ان معشوق " هیچ توجهی به عاشق ندارد " زیرا ارتباط " یک سویه است .
از معشوق می پرسیم : (( شما این شخص را می شناسید ؟ )) می گوید : (( کی ؟ ... اره " اره ایشان یم تصوراتی برای خودشان دارند . )) یعنی هیچ احساسی ندارد .
البته این گونه ارتباط در هزاره سوم کم شده اند . اشتغالات ما در زندگی روزمره چنان زیاد است که فرصت عشق ورزیدن نداریم . این شیوه عشق ورزیدن دوره خاصی دارد .
این عشق به نوجوانان سنین 19 – 11 سال تعلق دارد .
عشق بیماری بدی است و اگر تداوم یابد " روان پریشی است و پس از ان جنون ...
سن که از بیست گذشت " عشق و عاشقی از یاد می رود .
باید به دنبال یک همراه " یک همسر لایق و شایسته بود که مادر بچه ما باشد " پدر بچه ما با باشد .
از ویژگی های ارتباطات عاشقانه " ناموزونی و نا هماهنگی دو طرف این رابطه است .
مثلا دختر 17 ساله ای عاشق مرد 42 ساله می شود یا پسر 32 ساله ای عاشق یک خانم 53 ساله می شود .
اگر فرزندان تازه بالغ ( نوجوان ) ما چنین احساساتی داشتند " در ابتدا باید بپذیریم که این احساسات طبیعی است .
سپس باید با نوجوانان مدارا کنیم و به گونه ای برخورد کنیم که درباره موضوع عشق خود با ما ( والدین ) صحبت کنند . اگر شما سخت گیری کنید " ان نو بالغین بدتر خواهند شد .
رفتارهای احتمالی انها در این دوران :
1- به افسردگی حاد دچار می شوند که حتی ممکن است در بیمارستان بستری شوند .
2- خودکشی می کنند " رفتار شایعی که نوجوانان ما به ان دست می زنند .
3- پنهانی به عقد ان معشوق در می ایند یا او را عقد می کنند .
اما اگر چنین اتفاقی در نوجوانی نیفتاد و فرزند ما به هیچ شکلی عاشق هیچ کس نشد " می توان گفت که رفتار او اشکال دارد . شاید بعدها در نیمه راه زندگی جدی اینده " فیلش یاد هندوستان کند !
دیگه هیچ چیزی درباره ی عشق نموند که روی دایره نریخته باشی
خیلی جالب بود واقعا همینه که می گی
من یک نظر دیگه هم دارم درباره ی عشق که شاید همه بحث های بالا را تکمیل کنه