کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

قصه من و تو....

قصه ای بی پایان... 

قصه ای مبهم و گم. 

قصه ای پر ماهی 

پر حرف مردم. 

 

قصه ما یک شب 

پشت این پنجره ها 

پشت این جاده سرد 

پشت این فاصله ها 

 

گشت آغاز و کنون 

من شدم گم در راه 

تو کجائی در کوه؟ 

بین راه و بیراه 

 

مثل هر قصه عشق 

قصه ما غم بود 

آخرش ختم کلاغ 

اولش یکی نبود 

 

من فقط فهمیدم 

از ته این قصه 

که تمام راه ها 

ختم یک بن بسته 

 

غرق یک خواب شدی 

قصه اما باقیست 

قصه ای بی پایان 

دل من قربانیست....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد