کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

کمی هم زندگی

درد دل و حرفهای خودمونی...

سادگیه آبیرنگ:

 

سادگی در نفسش جاری بود

و من ساده دل..چه آسان باور کردم که آن سادگی آبی رنگ

از آنه من است....

کاش میماند دمی.

و به این سادگیه عاشق خود میخندید...

ولی افسوس ، گذشت.

و نمیدانم اکنون

فکر آزار دل ساده دیگر

به کجاست؟؟؟؟....

 

...........................................................................

 

دیگر نه...

 

اگر انکار کند

من فاش میگویم....

و باز به صدای بلند..فریاد میزنم.

من هنوز هم دوستت دارم.

هنوز هم.

اما...

حتی لحظه ای نمیخواهم در نگاهت اسیر شوم.

دیگر

نمیخواهم حتی.

لحظه ای باز

هوای قفس میله میله قلبم

از بوی سیگار تو پرشود.

 

........................................................................

گذر..

 

اگر چشمان من دریاست...

فانوسی نمیخواهد

که تو با فخر بگوئی:

"فانوس شبهایش منم."

نظرات 2 + ارسال نظر
reza سه‌شنبه 25 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:14 ب.ظ http://httphttp://www.rezahoseini.blogfa.com/

سلام
وب لاک خوبیه از خودت بیشتر بنویس می خونم
من وب لاک شما را تو کلوب پیدا کردم

علی فرهمند سه‌شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:32 ب.ظ http://farahmand.mycloob.com

سلام ساحل :
زیباست آرزوی موفقیت میکنم واستون


یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد

طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم

یادمان باشد اگر این دلمان بی کس شد

طلب مهر ز هر چشم خماری نکنیم

یادمان باشد که دگر لیلی و مجنونی نیست

به چه قیمت دلمان بهر کسی چاک کنیم

یادمان باشد که در این بهر دو رنگی و ریا

دگر حتی طلب آب ز دریا نکنیم

یادمان باشد اگر از پس هرشب روزیست

دگر آن روز پی قلب سیاهی نرویم

یادمان باشد اگر شمعی و پروانه ای یکجا دیدیم

طلب سوختن بال و پر کس نکنیم

ولی آخر تو بگو با دل عاشق چه کنم؟

یاد من هست طلب عشق ز هرکس نکنم


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد